درختی خشک
به نام خدای باران
ریشه هایم، عطشی را فریاد میزند...
دست هایم ، نوری نا پیدا را خواهان است.....
و اوندهای قلبم ،راهی گمراه را برا ی رسیدن به تو اغاز می کند...
ای نهایت هستی...
.
.
به من که جز درختی خشک در بیابان نیستم...
رحم کن !!
.
.
ای رحم کننده ترین رحم کنندگان........
پی نوشت.خیلی وقت بود که اپ نکرده بودم....
اگه چند روزه دیگه طول می کشید!!!کوثر 2 منو می کشت!!!ممنونم ازش که براش مهم بوداپ نکردنم!!!
دلیل خاصی هم نداشت....
یاحق......