سلام !
گفتم بيام يه سري بزنم !
بعد اين همه مدت !
اين دخي دايي نگه بي معرفت !
آخه دخي دايي جونم خودت که مي دوني ما چقدر درگيريم ! مامانه رو هم که مي شناسي گير بده بيخيخي نميشه !!
ولي اين پستت و خونده بودم اما نظر نداده بودم !
اين جمله رو زياد شنيد ام اما هر وقت که دوباره مي خونمش بهش فکر مي کنم !
خيلي جاي فکر داره !
داشتم مي گفتم درگيريم !
واي 5شنبه رو بگو !! ديگه ديگه
خودت که مي دوني ....
شما هم که ديگه رفتي .... ما رو ديگه تحويل نمي گيري !
حالا خوبه پيشنهاد کار بهت ندادن ! فقط واسه بازديد رفتي ! دي !
مگه نه ديگه ما رو نمي شناختي !
راستي مي دوني چيزي نمونده !
بوي ماه مهر ! بدبخت شديم رفت 2باره !
خداحافظ اي تابستون خوگشل
خداحافظ اي خواباي تا لنگ ظهر
خداحافظ اي پينگ پونگ هاي نصفه شب !!! نه که منم خيلي بازي مي کنم اينقدر بدم مي ياد !
خدا حافظ اي حرفاي خاله زنکي نصفه شب ! همونايي که من خوايم ميومد مي گفتم فردا صبحم هستم بذار واسه فردا !
خداحافظ اي داغ بر دل نشته : همين برنامه سينما که هيچ وقت جور نشد
.
.
ديگه دارم هق هق ميزنم !!
بابام ميگفت اينقدر مونده تا آخر تابستون !
ما خام بوديم ، جوووني کرديم ! آقا جون ما پشيمونيم !
خوب ديگه برم من !
فعلا !
خدافظ گل گلي !
در پناه خود خدا